سالها مي گذرد با خوشي يا بدون آن! در دوران ما زندگي را بايد دوباره تعريف كرد صدا ها را بايد شنيد و بر نكات آن گريست كسي ديگر تاب حقيقت را ندارد هر كس دنيايي ساخته و در آن دنيا به بازنمايي خود مشغول است فرار و گريز از واقعيت به جايي رسيده كه هر كس تحمل ديگري را از دست داده خود معنايي ندارد زمان به گونه اي ديگر تعريف مي شود به جاي آرامش مشغله حكومت مي كند مشغله هايي بي معنا! فكر خود به خود مي آيد مشغولي بدون اينكه بداني تمركز به چه معناست هر آن كس بتواند بر چيزي كه مي داند عميق شود
برنده ي برنده است عجب بازاري است همه فكر مي كنند عاجز اند از يادگيري. روش هاي يادگيري به كلي عوض شده است ديگراني براي همه فكر مي كنند هر آنچه را بخواهند برجسته مي كنند حاشيه ها زيبا تر شده اند ديدگاه هر چه كه مسن تر مي شوي قبيح تر مي شود كودك هايمان زيبا تر شده اند نسخه آنها زيبنده تر است قبول اش براي ما زجر آور است به زور بايد بخورند به زور بايد بخوابند به زور بايد ياد بگيرند آنچه را كه ما مي خواهيم در آخر كپي برابر اصل بدون هيچ خلاقيتي بدون هيچ استعداد شگفتي. گفتم حاشه ها زيبا تر شده اند هر جايي كه دست تمدن ابليسي به آن نرسيده الان هم زيباست. قدم زدن در هواي باراني آرزو شده باران مي بارد اما نمي تواني در آن قدم بزني مصيبت معنايي جز اين ندارد. همه اطراف تو اند اما از هر وقت ديگر از آنها دور تري. هم یه لحظه ناب!...
ما را در سایت یه لحظه ناب! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : movafagheat2 بازدید : 87 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 18:11